خیلی وقتا پیش میآد , تو به روی بقیه نیار ولی همیشه به خودت یاد آوری کن تا هیچ وقت یادت نره که بعضی وقتا داری توش غلت می زنی, دستت به درو دیوار لیزش می خوره, کله پا میشی و باز از نو شروع می کنی ولی باز داری دور خودت می چرخی و فکر می کنی که همه چیز از پشتش شفاف و بی ریا به نظر میرسه ولی اصلش میدونی چیه ؟اینکه تو تمام صعود و فرودی که داری فقط یه نوک تیز, فقط و فقط همین کافیه تا باورت بشه تو دقیقا تو حباب بودی ,ولی می دونی باز اینش مهم نیست مهم اینکه بعد از گذر از نوک تیز بتونی جفت پا بیای پایین و بعد رو پاهات سالم ودرست وایستی. من می دونم تو هم می تونی
راستش تو ویلیج هاب دیدمت و درخواست کردم تا منو add کنی بعد اومدم تو وبلاگت و نوشته هاتو خوندم و احساس کردم به نکته های جالبی توجه میکنی و ذهنت نکات ظریفی رو میپرورونه خلاصه اگه عکست همون باشه که تو ویلیج گذاشتی مثل نوشته هات زیباست. خدا خوشگلای باهوشی مثل تورو حفظ کنه ما تو ایران دیگه غیر از اینا چیز دیگه ای نداریم.... با احتیاط ادامه بده و مواظب خودت باش.
خیلی از وبلاگت خوشم اومد...خواهشن بیشتر بنویس..زیادتر بنویس..
سعی میکنم بیشتر بخونمشون....بیشتر بخونمشون...:)
شاد باشی.
عزیزم کسایی که دور بر تو هستن که حتما می تونن اینو مطمئنم
اگه عصری بابا بود میای اینوری جوجه؟
چقدر پیچیده شدی نیلو جان !!
حتما میتونه ...
salam khubi
jalebe , badak nis neveshtehat.
زیباد بود ...........................
موفق باشی ....
۲۳ختر به روز شد ....
منتظرتونیم ...
چرا شکایت ز غیر کنم که همچون حباب خانه خراب هوای خویشتنم ...
وعده گاه ما اجتماع دست ها ...
جالب نوشتی ولی مثل اینکه خودت نتونستی بعد از گذر نوک تیز از توی حباب جفت پا و سالم بیای بیرون !! چرا آپ نمیکنی ؟؟
می دونم چی میگی . منظورت عین گربه است..!
دوووووختر نیلوفر قشنگ بود من هم با کامران موافقم ...
بوووووووووووووووووووووس
خیلی زیبا بود
منتظر نوشته های جدیدتون هستم
شایان
مممممممممممم
من رو که خانوم مهندس فراموش نکردی!
زیبا بود.
نمیدونم این چه مرضیه افتاده به جون بلاگ نویسا ! حتما باید باید به زور ازشون آپ گرفت !
یکی بزن پس گردن خودت دل بقیه خنک بشه !